المپیا چگونه متولد شد؟

جامع ترین وبلاگ پرورش اندام

المپیا چگونه متولد شد؟

مهدی
جامع ترین وبلاگ پرورش اندام

المپیا چگونه متولد شد؟

 

المپیا چگونه متولد شد؟
در سال ۱۹۶۳ جو ویدر به بررسی مسابقات بدنسازی موجود در آن زمان پرداخت و احساس کرد هیچ کدام از آنها به طور کامل با مسیری که ورزش با آن روبروست مطابقت ندارند او احساس می کرد نسل آن زمان بدنسازان می توانند ورزش بدنسازی را به سطح بسیار بالایی ارتقا دهند ولی برای این کار نیاز به رقابتی متناسب با استعداد های آن ها داشتند او مسترالمپیا را بنیانگذاری کرد که در سال ۱۹۶۵ صورت عملی به خود گرفت و مسابقات این ورزش را برای همیشه متحول کرد.

المپیا چگونه متولد شد؟

اولین دوره رقابت ها در ۱۸ سپتامبر ۱۹۶۵ برگزار شد( ۲۸ شهریور ۱۳۴۴ ) انبوه تماشاچیان مشتاق در بروکلین نیویورک در حالی که در جایگاه های خود آرام و قرار نداشتند انتظار می کشیدند و جیغ فریاد می کردند همه این تشویق ها برای فوق ستاره ای بود با بازوهای خیلی بزرگتر از آنچه که در آن روزگار می توانست قابل تصور باشد و او کسی نبود جز لاری اسکات افسانه ای و این شب تحقق بزرگترین دستاورد جو ویدر بود لاری اسکات فوق ستاره آن روز بود که از سال ۱۹۷۳ در دنیای بدنسازی چیزی برای او جهت فتح کردن باقی نمانده بود.

او قهرمان آمریکا آقای یونیورس و آقای جهان شده بود جو ویدر تشخیص داده بود که به حفظ لاری اسکات در بدنسازی نیاز است برای اینکه بتوان این ورزش را وادار به رشد کرد او مسابقات مسترالمپیا را ایجاد کرد تا بتواند همه قهرمانان را فعال حفظ کرده و برایشان موقعیت کسب درامد از راه رقابت زندگی خود را بگذارند مثل همه ورزشکاران حرفه ای دیگر
به هر حال اسکات برنده رقابت مسترالمپیا در شب گرم سپتامبر ۱۹۶۵ شد و قهرمانی اش را در مسترالمپیا ۱۹۶۶ تکرار کرد لاری اسکات بدنسازی بود که فیزیکش تا امروز در اذهان باقی مانده مردی که دارای حجم عضلانی بالایی بود در دوره ای که بدنسازان عضلانی در حد او به ندرت دیده می شد او بازوهایی داشت که حتی با استاندارد های امروز به عنوان بازوهای کامل مورد پذیرش است عضلانی دو سر بازوی او کامل و گرد بود و در هنگام فیگور جلو بازو کاملا خشک و واضح در هنگام فیگور پشت بازو حجم بالای عضلات سه سر پشت بازوی او غیر قابل انکار بود.
او به طور باور نکردنی بدون چربی بود و جزئیات عالی در عضلات پشتش دیده می شد او جزو بدنسازان پیشگامی بود که این ورزش را به سطح مدرن ارتقاء داد پس از مسابقات ۱۹۶۶ او اعلام بازنشستگی کرد و رقابت برای تصرف عنوان قهرمانی در سال ۱۹۶۷ آغاز شد.

 الیوا

ستاره ای به نام الیوا
در سال ۱۹۶۷ سر جیو اولیوا در شرایطی برتر از دیگر رقبا بودند که سرجیو تا چه اندازه توانسه بهتر شود چرا که در سال پیش او عنوانی بهتر از چهار می کسب نکرده بود آن هم فقط در بین چهار شرکت کننده ! در واقع او خیلی بهتر از دیگران شده بود و توانست برنده سال ۱۹۶۸ هم شود در واقع هیچ کس توان مبارزه با سرجیو را نداشت سرجیو بدنسازی بود که از نظر حجم خالص عضلانی و تسلط در بسیاری از فیگور ها بیست سال جلو تر از زمان خودش حرکت می کرد حتی امروز هم تعداد کمی از بدنسازان می توانند فیگور ساعد در بالای سر را بطور کامل اجرا کنند فیگوری که او در زمان پیروزی از آن استفاده می کرد و به فیگور پیروزی معروف شد بازوها پاها و پشت او الگوی بسیاری از بدنسازان پس از او شد
او مفاصل کوچکی داشت کمری باریک و عضلاتی بزرگ همه این خصوصیات باعث برتری او در رقابت می شد و دلیل بسیاری از پیروزی هایش بود.

آرنولد

آغاز عصر آرنولد
با این وجود بزرگترین رقیب سرجیو در راه بود ۱۹۶۹ سال بزرگترین رقابت در تاریخ بدنسازی بود اولیوا به وسیله ی جوان اتریشی به مبارزه طلبیده شد و این جوان کسی نبود جز آرنولد شوارتزنگر ولی سرجیو در یک مبارزه نزدیک موفق از مبارزه بیرون آمد حالا او برای سومین سال پی در پی برنده مسترالمپیا شده بود ولی آرنولد قول داد که دیگر هرگز سرجیو نتواند او را شکست دهد هر دو آنها به سختی برای مسابقه سال بعد که در سپتامبر ۱۹۷۰ برگزار شد تمرین کردند آرنولد همانطور که ادعا کرده بود توانست از سرجیو پیشی بگیرد تا سومین مردی باشد که عنوان المپیا را بدست می آورد.
او ادعا کرد تا زمانی که بازنشسته شود عنوانش را حفظ خواهد کرد و هرگز شکست نخواهد خورد آرنولد عنوان قهرمانی را در سال ۱۹۷۱ هم حفظ کرد برای اولین بار مسابقات در خارج از نیویورک و در پاریس برگزار شد و همزمان با آن مسابقات NABBA universe هم در لندن برگزار شد آرنولد با ۱۰۰ درصد وفاداری نسبت به IFBB در مسترالمپیا شرکت کرد در حالی که دیگر قهرمان بزرگ آن سال شرکت در رقابت NABBA را ترجیح دادند سال ۱۹۷۲ المپیا در اسن المان برگزار شد جایی که میزبان جنگ بزرگ دیگری بین سرجیو و آرنولد بود حتی تا امروز هم کسانی که مسابقات آن سال را دیدند هنوز در مورد اینکه چه کسی باید قهرمان می شد بحث می کنند
قضاوت توسط هفت داور انجام شد و با چهار به سه رای آرنولد عنوان مسترالمپیا را تصاحب کرد سال ۱۹۷۳ مسابقات مجددا به نیویورک بازگشت آرنولد برای چهارمین سال متوالی و با پیروزی بر فرانکو کلمبو و سرج نوبرت عنوان قهرمانی ساده برای آرنولد بود
ولی رقیبی تنومند برای سال بعد منتظر او بود ورود ناگهانی لوفرینو به مسابقات حرفه ای با ۱۹۳ سانتیمتر قد و حدود ۱۲۲ کیلو گرم وزن سنگین ترین رقیبی بود که آرنولد تا به حال با آن مواجه شده بود رقابت در نیویورک برگزار شد در این سال برای اولین بار مسابقات در دو کلاس وزنی +۹۰ کیلو و -۹۰ کیلو برگزار شد و این وضع تا سال ۱۹۷۹ ادامه یافت آرنولد باز هم تسلطش را نشان داد و برای پنجمین بار قهرمان شد ولی شایعاتی مبنی بر بازنشستگی او به گوش می رسید.
در سال ۱۹۷۵ مسابقات به آفریقای جنوبی منتقل شد و تا ابد در فیلم PUMPING IRON جاودانه شد اکثر افراد نزدیک به آرنولد معتقد بودند تنها دلیل شرکت او در رقابت به خاطر این بود که برای اولین بار از رقابت ها فیلمبرداری می شد و این می توانست باعث آغاز حرفه او در زمینه سینما شود آرنولد به راحتی به پیروزی رسید و فورا بازنشستگی اش را اعلام کرد
اوحقیقا مردی بود که بدنسازی را در مسیر اصلی حرکت قرار داد مثل لری و سرجیو آرنولد هم جلوتر از زمان پیش می رفت او به طرز باورنکردنی دارای عضلات دو سر بازو بزرگ و قله ای بود و در کنار بزرگ بودن دارای ساختاری بود که تنها بهترین ژنتیک ها می توانند آنرا بسازند عضلات سینه او ضخیم و با کیفیت بود و در هر دو این قسمت ها یعنی بازوها و سینه حتی شاید بهتر از بزرگترین بدنسازان امروز بود.

علاوه بر این دارای عضلات ساق عالی و کاملا عضلانی بود با توجه به استانداردهای امروز پاها و پشت او قابل رقابت با نسل حرفه ای امروز نیست ولی در دوران خودش بهترین بود او اعتماد به نفس و جذابیت را به تصویر می کشید و این خصوصیات در فیلمی که او ستاره آن بود واضح و مشهود است .
اغلب مردم قبل از شهرت آرنولد نمی خواستند مثل بدنسازان رقابتی باشند و به آن اندازه عضلانی آرنولد تنومند بود ولی نه تا حدی که زیبایی عضلات را از دست داده باشد عشق و علاقه و تاثیر او در این ورزش با هیچ بدنساز دیگری قابل مقایسه نیست.

فرانکوکلمبو

کلمبوی استثنایی
سال ۱۹۷۶ رقابت ها در کلمبوس اوهایو انجام شد با حضور آرنولد به عنوان مجری مسابقات به همراه جیم لوریمر بالاخره فرانکو کلمبو پس از پنج سال تلاش و چند بار مقام دومی برنده عنوان مسترالمپیا شد البته این یک پیروی آسان نبود و با فاصله ای بسیار اندک نسبت به فرانک زین به دست آمد پس از رقابت کلمبو اعلام بازنشستگی کرد و زین سریعا تمریناتش را برای سال بعد آغاز نمود.
و اما در مورد دکتر کلمبو او واقعا یک بدنساز استثنایی بود هر چند که مثل آرنولد بر صحنه تسلط نداشت او خدمت بسیاری به دنیای بدنسازی کرد و برنده تمام عناوین اصلی پاورلیفتینگ و بدنسازی موجود در زمان خود شد در کنار دارا بودن فیزیکی در حد مسترالمپیا می توانست بیش از ۳۳۰ کیلوگرم را با وزنی معادل ۸۲ کیلوگرم لیفت کند ! سابقه او در پاورلیفتینگ باعث گسترش تراکم عضلانی او شده بود حجم عضلانی متراکمی که کمتر بدنساز حرفه ای امروز را می توان با آن مقایسه کرد او همچنین یک بوکسور رقابتی و یکی از شرکت کننده ها در رقابت های جهانی بود در ضمن متخصص کایروپراکنیک (درمان درد مفاصل با جابجا کردن مهره ها توسط ماساژ) و دارای مدرک دکترا در تغذیه و نخصص در طب ورزش و حرکت شناسی بود از این جهات هیچ مسترالمپیای دیگر با او قابل مقایسه نیست.

فرانک زین

زین نماد کیفیت
سال ۱۹۷۷ سال زین بود زین با یک سال برنامه ریزی کاملا برای مسابقه آماده بود او بسیار خشک و عضلانی به کلمبوس آمد خودش فکر می کرد هیچ کس توان رقابت با چگالی عضلانی او را ندارد اتفاقا همینطور هم شد و او عنوان المپیا را به چنگ آورد سال ۱۹۷۸ باز هم رقابت ها در کلمبوس برگزار شد و فرانک زین مثل سال پیش اول شد فرانک ثابت کرد که مسترالمپیا لازم نیست خیلی عظیم الجثه باشد و چیزی که باعث پیروزی می شود کیفیت است .
زین همواره در نمایش ها بخاطر بدن مجسمه گونه اش مطرح بود تناسب تقارن و بالانس بدنی او با هیچ بدنساز دیگری قابل مقایسه نبود او تنها با وزنی حدود ۸۲ کیلو گرم توانست قهرمان مسترالمپیا شود
علاوه بر اینها دارای درجه استادی در رشته روان شناسی بود او قهرمان بسیار پرمعلومانی بود و توانایی بالایی برای سخنرانی در سیمنارهای مربوط به بدنسازی داشت.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: سایر موضوعات

تاريخ : شنبه 1 اسفند 1394 | 21:54 | نویسنده : مهدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.